نوروزبه معنای«روزنو»به روزاول فروردین، همزمان بارسیدن آفتاب به نقطه اوج برج حَمَل گویند. درعهدساسانیان جشن نوروزباگردش سال تغییرمیکرد. درادوارمختلف باانگیزه های مختلف جشن نوروزرابه تاخیرمی انداختندهمانگونه که درعهدجاهلی ماههای حرام راتغییرمی دادند ودرقران کریم ازآن به عنوان«نسیء » یادکرده است. جشن نوروزنیزتااولخردادماه (60)روزبه تاخیرمی افتاد.

درحدودسال392ق.نوبت جشن نوروزی اول حمل به اول حمل رسید.به سال467ق.تقویم جلالی نهاده شدوبراساس آن موقع جشن نوروزی دربهارهرسال مقارن تحویل آفتاب به برج حمل تثبیت شد.

درکتب حدیثی،سیره،تاریخ وتراجم علل فراوانی برای قداست نوروزبیان شده که به برخی ازآنهااشاره کنیم:

1-خلقت جهان درروزنوروز

2-خلقت حضرت آدم درآنروز

3-خلقت فرشتگان درآن

4-خلقت خورشید

5-دحوالارض وگسترش کره زمین

6-آغاززمان

7-روزعهدومیثاق درعالم ذر

8-تجدیدآیین یکتاپرستی توسط جمشید

9-شکستن بت هاتوسط قهرمان توحید

10-بالارفتن مولای متقیان بردوش خاتم پیامبران برای شکستن بت ها

حدیثی ازامام علی(ع):هرروزی که درآن گناه نباشدعیداست.

نصیحتی به دوستان:

وقتی خدابهاررانهاده علاوه براینکه نعمتی برای ماست.عبرتی است بربندگان خدا.وقتی انسان متولدمیشوددرواقع بهارعمرشروع می شودوبعدازرشددروسطهای عمرکه لحظات ذخیره کردن منافع مادی ومعنوی محسوب میگردد.درواقع تابستان عمرراسپری میکندیعنی لحظات گرم زندگی که اگرزیادخودت رامشغول دراین تابستان بکنی عرق جبین ازپیشانی خواهی ریخت حال اگراین عرق به خاطراعمال خیرریخته شود.ارزش آن بیشتروموجب سعادت اخروی انسان میگردد.واگربخاطراعمال زشت وشهوات دنیوی که خارج ازمحدوده قوانین الهی باشدعرقی ریخته شودواگردنیاانسان رادرخودغرق بکند.ازآخرت غافل میکند.واسیروسوسه شیطان میشود.وامابعدازتابستان عمر،فصل خزان عمرمیرسدوقتی درختان رامی بینیم که درپاییزبرگهایشان زردمیشودوآثاربه خواب رفتن درختان رامی بینیم بایدبدانیم که برای ماهم پیری وجودداردوپاییزهمان پیری است که روزبه روزبدن انسان به تحلیل می رود.وعاقبت باکوله باری ازاعمال خیرکه یاشرکه دردنیاذخیره کردیم.به دیارباقی سفرمیکنیم.