تعریف دوستی

1. معنای رفیق: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «إنَّّمَا سُمِّی الرَّفیقُ رَفیقاً لأنَّهُ یرفَقُکَ عَلَی صَلاحِ دینِکَ فَمَنْ أعانَکَ عَلَی صَلاحِ دِینِکَ فَهُوَ الرَّفیقُ الشَّفیقُ 179 ؛ رفیق به این دلیل رفیق نامیده شده است که به تو در صلاح دینت سود می رساند، پس هر کس به تو در صلاح دینت یاری رساند او رفیق دلسوز است.»

2. معنای صدیق: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «إنَّمَا سُمِّی الصَّدیقُ صَدیقاً لأنَّهُ یصدِقُکَ فی نَفسِکَ وَمَعایبِکَ فَمَن فَعَلَ ذلِکَ فَاستَنِمْ إلَیهِ فَإنَّهُ الصَّدیقُ؛ 180 صدیق و دوست به این دلیل صدیق نامیده شده که در مورد نفس تو و عیبهایت، به تو راست می گوید. پس هر کس این گونه رفتار کرد به سوی او آرام گیر، به درستی که او دوست است.»

ابر اگر آب زندگی بارد هرگز از شاخ بید بر نخوری

با فرو مایه همنشینی مکن کز نی بوریا شکر نخوری

همنشینان خوب

1. بردباران: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «جالِسِ الْحُلَماءَ تَزْدُدْ حِلْماً؛ 181 «با بردباران همنشینی کن، حلم و بردباری ات زیاد می شود.»

2. دانشمندان: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «جالِسِ العُلَماءَ فَتَسْعدْ 182 ؛ با دانشمندان همنشینی کن خوشبخت می شوی.»

3. فقرا و نیازمندان: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «جَالِسِ الفُقَراءَ تَزدُدْ شُکراً؛ 183 با فقرا همنشینی کن، شکر گزاری ات زیاد می شود.»

4. دور اندیشان: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «جالِسِ الحُکَماءَ یکمُلْ عَقلُکَ وَتَشرُفْ نَفسُکَ وَینْتَفِ عَنکَ جَهلُکَ 184؛ با دور اندیشان همنشینی کن، خردت کامل و نفست شریف و نادانی ات از بین می رود.»

5. عاقلان: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «صُحبَةُ الوَلِی اللَّبیبِ حَیاةُ الرّوحِ 185 ؛ همنشینی با دوست عاقل [موجب] زندگانی روح است.»

عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «صاحِبِ العُقَلاءَ وأغْلِبِ الهَوی تُرافِقِ المَلاَءِ الاَعلی186 ؛ «با عاقلان همنشینی کن و بر نفس غلبه نما تا اینکه با ساکنان عرش الهی همنشین گردی.»

ضرورت دوری از دوست بد

«ابو هاشم جعفری» یکی از شیعیان برجسته امام هادی علیه السلام است. روزی امام از روی اعتراض به او فرمود: «چرا با عبد الرحمان بن یعقوب همنشینی می کنی؟» ابو هاشم عرض کرد: «او از بستگان من است.» امام فرمود: «عقیدة او درباره صفات خداوند باطل است و اندیشه های نادرستی را در سر می پروراند. حال خود دانی! یا با او همنشین باش و ما را ترک کن و یا با ما همنشین باش و او را ترک کن.»

ابو هاشم عرض کرد: «او هر عقیده ای دارد برای خودش است. من که عقیدة درستی دارم و عقیدة باطل او آسیبی به عقیده درست من نمی رساند». امام فرمود: «آیا نمی ترسی از اینکه عذابی به سویش نازل شود و تو را نیز به خاطر نزدیک بودن و همنشینی با او، فرا گیرد؟187 »

تا توانی می گریز از یار بد یار بد بدتر بود از مار بد

مار بد تنها تو را بر جان زند یار بد بر جان و بر ایمان زند

***

رقم بر خود به نادانی کشیدی که نادان را به صحبت برگزیدی

طلب کردم ز دانایی یکی پند مرا فرمود با نادان مپیوند

تعریف دوستی

1. معنای رفیق: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «إنَّّمَا سُمِّی الرَّفیقُ رَفیقاً لأنَّهُ یرفَقُکَ عَلَی صَلاحِ دینِکَ فَمَنْ أعانَکَ عَلَی صَلاحِ دِینِکَ فَهُوَ الرَّفیقُ الشَّفیقُ 179 ؛ رفیق به این دلیل رفیق نامیده شده است که به تو در صلاح دینت سود می رساند، پس هر کس به تو در صلاح دینت یاری رساند او رفیق دلسوز است.»

2. معنای صدیق: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «إنَّمَا سُمِّی الصَّدیقُ صَدیقاً لأنَّهُ یصدِقُکَ فی نَفسِکَ وَمَعایبِکَ فَمَن فَعَلَ ذلِکَ فَاستَنِمْ إلَیهِ فَإنَّهُ الصَّدیقُ؛ 180 صدیق و دوست به این دلیل صدیق نامیده شده که در مورد نفس تو و عیبهایت، به تو راست می گوید. پس هر کس این گونه رفتار کرد به سوی او آرام گیر، به درستی که او دوست است.»

ابر اگر آب زندگی بارد هرگز از شاخ بید بر نخوری

با فرو مایه همنشینی مکن کز نی بوریا شکر نخوری

همنشینان خوب

1. بردباران: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «جالِسِ الْحُلَماءَ تَزْدُدْ حِلْماً؛ 181 «با بردباران همنشینی کن، حلم و بردباری ات زیاد می شود.»

2. دانشمندان: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «جالِسِ العُلَماءَ فَتَسْعدْ 182 ؛ با دانشمندان همنشینی کن خوشبخت می شوی.»

3. فقرا و نیازمندان: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «جَالِسِ الفُقَراءَ تَزدُدْ شُکراً؛ 183 با فقرا همنشینی کن، شکر گزاری ات زیاد می شود.»

4. دور اندیشان: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «جالِسِ الحُکَماءَ یکمُلْ عَقلُکَ وَتَشرُفْ نَفسُکَ وَینْتَفِ عَنکَ جَهلُکَ 184؛ با دور اندیشان همنشینی کن، خردت کامل و نفست شریف و نادانی ات از بین می رود.»

5. عاقلان: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «صُحبَةُ الوَلِی اللَّبیبِ حَیاةُ الرّوحِ 185 ؛ همنشینی با دوست عاقل [موجب] زندگانی روح است.»

عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «صاحِبِ العُقَلاءَ وأغْلِبِ الهَوی تُرافِقِ المَلاَءِ الاَعلی186 ؛ «با عاقلان همنشینی کن و بر نفس غلبه نما تا اینکه با ساکنان عرش الهی همنشین گردی.»

ضرورت دوری از دوست بد

«ابو هاشم جعفری» یکی از شیعیان برجسته امام هادی علیه السلام است. روزی امام از روی اعتراض به او فرمود: «چرا با عبد الرحمان بن یعقوب همنشینی می کنی؟» ابو هاشم عرض کرد: «او از بستگان من است.» امام فرمود: «عقیدة او درباره صفات خداوند باطل است و اندیشه های نادرستی را در سر می پروراند. حال خود دانی! یا با او همنشین باش و ما را ترک کن و یا با ما همنشین باش و او را ترک کن.»

ابو هاشم عرض کرد: «او هر عقیده ای دارد برای خودش است. من که عقیدة درستی دارم و عقیدة باطل او آسیبی به عقیده درست من نمی رساند». امام فرمود: «آیا نمی ترسی از اینکه عذابی به سویش نازل شود و تو را نیز به خاطر نزدیک بودن و همنشینی با او، فرا گیرد؟187 »

تا توانی می گریز از یار بد یار بد بدتر بود از مار بد

مار بد تنها تو را بر جان زند یار بد بر جان و بر ایمان زند

***

رقم بر خود به نادانی کشیدی که نادان را به صحبت برگزیدی

طلب کردم ز دانایی یکی پند مرا فرمود با نادان مپیوند