سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی |  پست الکترونیک
اتمام نعمت واکمال دین یعنی شیعه بودن

چندروزی است که مانندبلانسبت حیوان چهارپادرگل گیرکردم .سردرگم مانده ام که چه چیزی بنویسم هی فکرکردم ببینم که اشکال کارکجاست؟چه چیزی مراناامیدکرده است؟که دیگرتوان دست زدن به دگمه های تایپ لپ تاپم ندارم.


منظورم ازاین حرفها چیست؟


وقتی که مامی بینیم درمملکت اسلامی زندگی می کنیم وادعای این را داریم که مسلمانیم وعلاوه برمسلمانی خودمان رافرامسلمان یعنی مومن وشیعه علی(ع)وآل علی می دانیم.اینجاست که وقتی بعضی حرکات رامی بینم وشیعیان دوره واطراف رامی بینم وخودمان رابامسلکهای دینی دیگرمقایسه میکنم.به فکرفرومیروم که چرابایدروزبه روزاعتقاداتمان سست می شود.ووحدانیت خداوندونبوت پیامبررحمت وامامت امامان رادرحدّحرف قبول داشته باشیم؟بایدبه حال خودمان گریه کنیم واشک حسرت برگونه هایمان جاری گردد.


راستی چه عاملی باعث شده که مامسیراصلی راگم کرده ایم وبه امیال دنیوی دل بسته ایم وازآخرت فاصله گرفته ایم.


وقتی هزاران مطلب رادروبلاگ یاجاهای دیگرکنارهم قرارمی دهم ومی بینم که هیچ تاثیری نداردووضعیت همان آش وهمان کاسه هست وشیعیان ظاهرسازهمچنان درفکرجایگیری خودشان درپشت پستهای ریاستی هستندوبه هرطریقی می خواهندباعناوین مختلف اعتقادات مردم رابازیچه ای برای رسیدن به امیال دنیوی می کنند.این وقت هست که دیگرنه انگشتانم توان گرفتن خودکارراداردونه توان فشاردادن بردگمه های لپ تاپ است.بقیه درددلهایم بماندکه العاقل یکفیه الاشاره...





      

 

باتوجه به مراسم باشکوه عزاداری حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در سال جاری، عده‌ای از تفرقه افکنان وهابی ، شب‌ نامه‌ای را در برخی از استان های مرزی کشور توزیع کردند که در آن، شبهاتی را پیرامون شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) مطرح شده بود و در پایان نوشته شده بود: (تقلید کورکورانه را بگذارید و به تبلیغات تاجران بازار مذاهب و تعصب توجه نکنید خودتان به میدان تحقیق در آیید وحق را ازباطل تشخیص دهید). با توجه به تماس‌های متعدد،  تصمیم گرفته شد برای روشن اذهان مسلمانان پاسخ مختصری  در اختیار عموم قرار گیرد . 

1. چرا حضرت علی (علیه السلام) در آن صحنه هیچ واکنشی از خود نشان نداد ؟

اولا:  امام علی (ع) در قدم نخست از خود واکنش نشان داد ؛ چنانچه آلوسی مفسر مشهور اهل سنت در این باره می‌نویسد :
عمر با غلاف شمشیر به پهلوی مبارک فاطمه و با تازیانه به بازوی حضرت زد . فاطمه ،  صدا زد : « یا ابتاه » علی (ع) ناگهان از جا برخاست وگریبان عمر را گرفت و بر زمین زد و بر بینی و گردنش کوبید.
تفسیر آلوسی :3/124 .
نقل این قضیه توسط آلوسی به هر نیتی که باشد ، نشانگر این است که واکنش علی (ع) در منابع معتبر شیعه در قرن اول و دوم  شیعه  وجود داشته است .
ثانیاً: برفرض این که واکنشی نشان نداده است ، به همان دلیلی بوده که پیامبر اسلام (ص)  در مکه مکرمه ، در قبال، شکنجه صحابه و حتی قتل سمیه مادر عمار یاسر واکنش نشان نداد.
ثالثاً:  وقتی یاران رسول خدا به خانه عثمان ریختند و متعرض همسر او شده و حتی دست او را با شمشیر قطع کردند ،  عثمان هیچ واکنشی از خود نشان نداد .


2 . چرا بعد از شهادت همسر خود فاطمة الزهراء علیها السلام ، انتقام او را نگرفت یا به فکر انتقام نبود ؟

اولاً: به همان دلیلی که پیامبر اسلام (صلی الله و علیه و آله و سلم) از کسانی که قصد ترور آن حضرت را داشتند  انتقام نگرفتبا این که طبق نقل صحیح مسلم (ج 8 ص 123) «اثنى عشر منهم حرب لله ولرسوله فی الحیاة الدنیا ویوم یقوم الاشهاد»  دوازده نفر آنان محارب خدا و پیامبر در دنیا وآخرت بودند، پیامبر گرامی (ص) در پاسخ حذیفه و عمار که تقاضای قتل تروریستها را کردند، فرمود: به صلاح نیست که شایع کنند که پیامبر اصحاب خود را  به جرم تروریست بودن می کشد. «أکره أن یتحدّث الناس أنّ محمداً یقتل أصحابه» .
تفسیر ابن کثیر ج 2 ص 323.
ثانیاً : پیامبر اسلام بعد از فتح مکه ، از وحشی  قاتل حضرت حمزه ، انتقام نگرفت ، علی (ع)  نیز از سنت پیامبر اسلام (صلی الله و علیه و آله وسلم) پیروی کرد .

3 .  چرا با قاتلان دختر رسول خدا ص میانه خوبی داشت ؟

حضرت علی (ع) نه تنها با قاتلان فاطمه (سلام الله علیها) میانه خوبی نداشت ؛ بلکه  در صحیح‌ بخاری آمده که  حضرت علی دوست نداشت چهره عمر را ببیند
کَرَاهِیَةً لِمَحْضَرِ عُمَرَ .
و همچنین ابوبکر را استبدادگر می دانست : وَلَکِنَّکَ اسْتَبْدَدْتَ عَلَیْنَا بِالأَمْرِ
صحیح بخاری: 5/82 ، ح4240 .
 
4 . چرا همواره از عمر تعریف و تمجید می‌کرد ؟

اولاً : آن چه که  به حضرت (علیه السلام) نسبت می دهند که در در خطبه 228 نهج البلاغه از عمر تعریف کرده درست نیست و نامی از عمر در خطبه نیست ، بلکه صبحی صالح ، از علمای اهل سنت می‌گوید مراد یکی از اصحاب حضرت علی (علیه السلام) است .
نهج البلاغة ، صبحی صالح ، خطبه 228 ، ص 350 .
ثانیا ً: علی (علیه السلام) در خطبه سوم نهج البلاغه، عمر را مجموعه‏اى از خشونت، سختگیرى، اشتباه و پوزش طلبى می داند
و میگوید:
سوگند به خدا مردم در حکومت دومى، در ناراحتى و رنج مهمّى گرفتار آمده بودند، و دچار دو رویى‏ها و اعتراض‏ها شدند،و من در این مدت طولانى محنت‏زا، و عذاب آور، چاره‏اى جز شکیبایى نداشتم.
ثالثاً :  بنا به نقل صحیح مسلم نظر امام علی (علیه السلام) در باره ابوبکر و عمر این بود که  آنان  دروغگو ، گناه‌کار ، حیله‌گر و خیانت‌کار بودند .
صحیح مسلم : ج 5 ص 52 ح 4468.

5 . چرا حضرت علی حتی در ایام خلافت و حکومت خود هیچ‌گاه از شهادت همسر خود توسط عمر یادی نکرد ؟

اولاً: در خطبه 203  نهج البلاغه آمده که علی (علیه السلام) به هنگام دفن حضرت زهرا  (سلام الله علیها) فرمود:
أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَیْلِی فَمُسَهَّدٌ
از این پس اندوه من جاودانه، و شبهایم، شب زنده دارى است، تا آن روز که نزد خدا  بروم .

ثانیاً:  علی (علیه السلام)در دوران حکومتش نزد سلیم بن قیس از شهادت حضرت زهرا یاد کرد و فرمود:
فاطمه (سلام الله علیها) از دنیا رفت در حالى که اثر تازیانه در بازویش مانند بازوبند باقى مانده بود.
کتاب سلیم بن قیس ، ص674 .

ثالثاً:  ابن عباس می‌گوید:علی (علیه السلام) در جنگ صفین از  کتابى که به املای پیامبرو به خط خودش بود برایم خواند که  چگونه حضرت زهرا علیها السّلام شهید مى‏شود
کتاب سلیم بن قیس الهلالی ، ص915 .

6. چرا حضرت علی (علیه السلام) سه تن از فرزندان خویش را به نام‌های ابوبکر ، عمر ، عثمان نامگذاری کرد ؟

اولاً : این نام‌ها آن زمان مرسوم بود،  ابن حجر عسقلانی در الإصابة نام 21 نفر از صحابه را می‌آورد که اسم آن‌ها عمر و 26 نفر عثمان و سه نفر ابوبکر بوده .

ثانیاً :  نام برخی از اصحاب ائمه (علیهم السلام) ، یزید بن حاتم ، یزید بن عبد الملک ، یزید بن عمر بن طلحه و ... . آیا آن‌ها به خاطر علاقه به یزید بن معاویه ، بود؟ .

ثالثاً : ابوبکر که کنیه یکی از فرزندان  علی (علیه السلام) هست ، نام او محمد بوده.
التنبیه والاشراف ص 297، الارشاد ج 1 ص 354 .
و حضرت به خاطر علاقه خود به عثمان بن مظعون ، نام فرزندش را عثمان گذاشت.
مقاتل الطالبیین ، ص 55 و تقریب المعارف ، ص 294.
و عمر بن الخطاب به دلیل  خشونت ذاتی که داشته ، نام فرزند علی (علیه السلام) را همنام خود قرار داد
وکان عمر بن الخطاب سمّى عمر بن علیّ بإسمه .
أنساب الأشراف ج 1 ص 192، تهذیب التهذیب ج 7 ص 427.
هم چنین نام تعدادی از مسلمانان را نیز تغییر ‌داد.
اسدالغابة ج 3 ص 284، طبقات ج 6 ص 76 ، الاصابة ج 5 ص472.

رابعاً : اگر نامگذاری نشانه روابط خوب هست ، چرا خلفاء هیچ کدام از فرزندان خود را  علی  وحسن و حسین (علیه السلام) نامگذاری نکردند.

7. راستی چرا حضرت علی دختر خود به نام ام کلثوم را از همان همسر شهیدش بدنیا آمده بود ، به نکاح قاتل همسر خود درآورد ؟

اولاَ: وقتی علی (علیه السلام)  از دادن دخترش به عمر مخالفت کرد، عمر به  عباس عموی پیامبر گفت اگر علی به من دختر ندهد دو نفر را وادار می کنم که به دروغ شهادت دهند که علی دزدی کرده و دستش را قطع می کنم.
کافی ، ج 5 ، ص 346 .

ثانیاً: هیثمی  از علمای بزرگ اهل سنت نوشته اشت: در برابر اعتراض عقیل به این ازدواج ، علی (علیه السلام) خطاب به عباس  فرمود:
درة عمر أحرجته الی ماتری
خشونت عمر باعث این کاری که می بینی گردید.
مجمع الزوائد ج 4 ص 272، معجم کبیر ج 3ص45.

ثالثاً: علمای اهل سنت نوشته اند:
عمر بن خطاب قبل از ازدواج با ام کلثوم ، ساق پایش را لمس می‌کند و او را در بغل گرفت و بوسید. وام کلثوم از این کار زشت، عصبانی شد و به وی گفت: اگر تو خلیفه نبودی، دماغت را می شکستم، چشمت را کور می کردم
الاصابه، ابن حجر: 8/464 و سیر أعلام النبلاء، ذهبی:3/501. تاریخ بغداد، الخطیب البغدادی، ج 6، ص 180.

اگر این قضیه صحت داشته باشد، باید طرفداران خلیفه پاسخ دهند که آیا درست است که حاکم اسلامی که باید حافظ ناموس ملت باشد، خود با ناموس مردم این چنین کند؟
سبط ابن جوزی از علمای اهل سنت می گوید:
وهذا قبیح والله، ثمّ بإجماع المسلمین لایجوز لمس الأجنبیّة فکیف ینسب عمر إلى هذا ؟
به خدا سوگند این کاری که از عمر نقل می کنند، قبیح است  دست زدن به دختر نامحرم حرام است ...
تذکرة خواص الأمة : 321.

8 . چرا حضرت امام حسن و امام حسین (علیه السلام) مادام العمر از شهادت مادرشان توسط عمر یادی نکردند؟ در هیچ یک از منابع شیعه و سنی در این باره مطلبی وجود ندارد .
اولاً:‌ امام حسن (علیه السلام) در مناظره‌ای که با معاویة و دار ودسته وی داشت ، خطاب به مغیرة بن شعبة فرمود:
تو همان هستى که فاطمه دخت گرامى رسول خدا (ص) را کتک زدى ؛ تا آنجا که خون آلود شد و فرزندی که در رحم داشت سقط کرد.
احتجاج طبرسی ، ج1، ص 278.

ثانیاً: امام حسین(علیه السلام) نقل می کند که  امام علی (علیه السلام) در هنگام دفن فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمود :
بر این مصیبت بزرگ همچون مادرى که  فرزند از دست داده مى‏نالیدم . یا رسول الله ! در محضر خداوند دخترت مخفیانه به خاک سپرده شد، حقّش را به زور گرفتند ، و آشکارا از ارث خود محروم گشت، و حال آن که هنوز از رحلت تو دیرى نپائیده و یاد تو فراموش نگشته است .
الکافی ج 1 ص 458 و الأمالی ، المفید - ص 282 .

ثالثاً: آیا در عصری که عمر بن خطاب به بهانه جلوگیری از گریه بر میت تازه گذشته ، شبانه و بدون اجازه وارد خانه مردم می‌شود و زن‌ها را کتک زده و حجاب از سر آن‌ها بر می‌دارد ، می‌توان مجلس عزاداری برپا کرد؟
المصنف ، عبد الرزاق ج 3 ، ص 557 .

 9 . چرا مردم مدینه در قبال قتل دختر پیامبر ص سکوت کرده و هیچ اقدامی نکردند؟

اولاً: آیا عمل مردم مدینه ملاک حقانیت است یا عمل امیر المؤمنین (علیه السلام) ؟پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله وسلم) فقط در حق علی فرموده :
علی مع الحق والحق مع علی
علی با حق و حق با علی است .
 تاریخ بغداد:14/322 ومجمع الزوائد :7/237.

ثانیاً: مگر مردم مدینه نبودند که در برابر کشتن عثمان و تعرض به همسر او عکس العملی از خود نشان ندادند واجازه ندادند جنازه او را در قبرستان مسلمانان دفن کنند و مجبور شدند او را در قبرستان یهود دفن کنند تا  معاویه در زمان حکومتش قبرستان یهود را به قبرستان بقیع متصل ساحت.
تاریخ طبری ج 3 ص 468 و438.

10. چرا شما تا چند سال پیش از جریان شهادت بی خبر و فراموش بودید و الآن بیادتان آمد؟ تقویم‌های پیش 1372 .

اولاً :  جوینی از علمای اهل سنت  و استاد مورد تأیید ذهبی  از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)  قضیه  غصب حق فاطمه زهرا و شکستن پهلوی آن حضرت  وسقط  محسن او  و شهید نمودن آن بزرگوار را نقل می کند.
فرائد السمطین ، ج2 ، ص34 و35 .

ثانیاً :  حضرت علی (ع) به هنگام دفن فاطمه (سلام الله علیها) فرمود:
وَ سَتُنْبِئُکَ ابْنَتُکَ بِتَظَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا .
به زودى دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امّت تو چگونه در ستمکارى بر او اجتماع کردند، از فاطمه علیها السّلام بپرس، و احوال اندوهناک ما را از او خبر گیر، که هنوز روزگارى سپرى نشده، و یاد تو فراموش نگشته است.
نهج البلاغه خطبه 202.

ثالثاً: در بند 8 سخن امام حسن و حسین (علیه السلام) در باره شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) نقل شد.

رابعاً: کلینی از امام کاظم (علیه السلام) نقل می کند که فرمود:
إِنَّ فَاطِمَةَ (علیها السلام ) صِدِّیقَةٌ شَهِیدَةٌ ...
فاطمه صدیقه و شهیده بود.
کافی ج1، ص 458 .

خامساً: در طول تاریخ همه ساله ایام فاطمیه،  شیعیان به مناسبت شهادت حضرت زهرا مراسم عزاداری اقامه می کردند و بعد از انقلاب هم  این مراسم در بیوت مراجع عظام و رهبری اقامه می شود.

سادساً:  امام خمینی (ره) روز 18 اسفند 1360 (13 جمادى الاول 1402.) فرمودند: من هم وفات و شهادت بانوى بزرگ اسلام را بر همه مسلمین و بر شما برادران عزیز ارتشى، سپاهى و بسیج و بر حضرت بقیة اللَّه- ارواحنافداء- تسلیت عرض مى‏کنم.
صحیفه امام/ 16/87.

سابعاً: شهرستانی ، از علمای اهل سنت می‌نویسد :
عمر در روز بیعت به شکم فاطمه ( علیها السلام) ضربه زد که منجر به سقط شدن نوزاد وی از شکمش شد . عمر ، فریاد می زد این خانه را با هر که در آن است به آتش بکشید ؛ و در خانه به جز علی و فاطمه و حسن و حسین کسی نبود » .
الملل والنحل ، شهرستانی ، ص83 .


سابعاً: ابن تیمیه حرانی ، قضیه هجوم به خانه فاطمه را قبول می‌کند ولی با توجه به عنادی که دارد به فکر توجیه آن بر می آید.
منهاج السنة ، ج4 ، ص220 .

 

گروه پاسخ به شبهات مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی  عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

منبع:شیعه نیوز

 





      

 

باتوجه به مراسم باشکوه عزاداری حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در سال جاری، عده‌ای از تفرقه افکنان وهابی ، شب‌ نامه‌ای را در برخی از استان های مرزی کشور توزیع کردند که در آن، شبهاتی را پیرامون شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) مطرح شده بود و در پایان نوشته شده بود: (تقلید کورکورانه را بگذارید و به تبلیغات تاجران بازار مذاهب و تعصب توجه نکنید خودتان به میدان تحقیق در آیید وحق را ازباطل تشخیص دهید). با توجه به تماس‌های متعدد،  تصمیم گرفته شد برای روشن اذهان مسلمانان پاسخ مختصری  در اختیار عموم قرار گیرد . 

1. چرا حضرت علی (علیه السلام) در آن صحنه هیچ واکنشی از خود نشان نداد ؟

اولا:  امام علی (ع) در قدم نخست از خود واکنش نشان داد ؛ چنانچه آلوسی مفسر مشهور اهل سنت در این باره می‌نویسد :
عمر با غلاف شمشیر به پهلوی مبارک فاطمه و با تازیانه به بازوی حضرت زد . فاطمه ،  صدا زد : « یا ابتاه » علی (ع) ناگهان از جا برخاست وگریبان عمر را گرفت و بر زمین زد و بر بینی و گردنش کوبید.
تفسیر آلوسی :3/124 .
نقل این قضیه توسط آلوسی به هر نیتی که باشد ، نشانگر این است که واکنش علی (ع) در منابع معتبر شیعه در قرن اول و دوم  شیعه  وجود داشته است .
ثانیاً: برفرض این که واکنشی نشان نداده است ، به همان دلیلی بوده که پیامبر اسلام (ص)  در مکه مکرمه ، در قبال، شکنجه صحابه و حتی قتل سمیه مادر عمار یاسر واکنش نشان نداد.
ثالثاً:  وقتی یاران رسول خدا به خانه عثمان ریختند و متعرض همسر او شده و حتی دست او را با شمشیر قطع کردند ،  عثمان هیچ واکنشی از خود نشان نداد .


2 . چرا بعد از شهادت همسر خود فاطمة الزهراء علیها السلام ، انتقام او را نگرفت یا به فکر انتقام نبود ؟

اولاً: به همان دلیلی که پیامبر اسلام (صلی الله و علیه و آله و سلم) از کسانی که قصد ترور آن حضرت را داشتند  انتقام نگرفتبا این که طبق نقل صحیح مسلم (ج 8 ص 123) «اثنى عشر منهم حرب لله ولرسوله فی الحیاة الدنیا ویوم یقوم الاشهاد»  دوازده نفر آنان محارب خدا و پیامبر در دنیا وآخرت بودند، پیامبر گرامی (ص) در پاسخ حذیفه و عمار که تقاضای قتل تروریستها را کردند، فرمود: به صلاح نیست که شایع کنند که پیامبر اصحاب خود را  به جرم تروریست بودن می کشد. «أکره أن یتحدّث الناس أنّ محمداً یقتل أصحابه» .
تفسیر ابن کثیر ج 2 ص 323.
ثانیاً : پیامبر اسلام بعد از فتح مکه ، از وحشی  قاتل حضرت حمزه ، انتقام نگرفت ، علی (ع)  نیز از سنت پیامبر اسلام (صلی الله و علیه و آله وسلم) پیروی کرد .

3 .  چرا با قاتلان دختر رسول خدا ص میانه خوبی داشت ؟

حضرت علی (ع) نه تنها با قاتلان فاطمه (سلام الله علیها) میانه خوبی نداشت ؛ بلکه  در صحیح‌ بخاری آمده که  حضرت علی دوست نداشت چهره عمر را ببیند
کَرَاهِیَةً لِمَحْضَرِ عُمَرَ .
و همچنین ابوبکر را استبدادگر می دانست : وَلَکِنَّکَ اسْتَبْدَدْتَ عَلَیْنَا بِالأَمْرِ
صحیح بخاری: 5/82 ، ح4240 .
 
4 . چرا همواره از عمر تعریف و تمجید می‌کرد ؟

اولاً : آن چه که  به حضرت (علیه السلام) نسبت می دهند که در در خطبه 228 نهج البلاغه از عمر تعریف کرده درست نیست و نامی از عمر در خطبه نیست ، بلکه صبحی صالح ، از علمای اهل سنت می‌گوید مراد یکی از اصحاب حضرت علی (علیه السلام) است .
نهج البلاغة ، صبحی صالح ، خطبه 228 ، ص 350 .
ثانیا ً: علی (علیه السلام) در خطبه سوم نهج البلاغه، عمر را مجموعه‏اى از خشونت، سختگیرى، اشتباه و پوزش طلبى می داند
و میگوید:
سوگند به خدا مردم در حکومت دومى، در ناراحتى و رنج مهمّى گرفتار آمده بودند، و دچار دو رویى‏ها و اعتراض‏ها شدند،و من در این مدت طولانى محنت‏زا، و عذاب آور، چاره‏اى جز شکیبایى نداشتم.
ثالثاً :  بنا به نقل صحیح مسلم نظر امام علی (علیه السلام) در باره ابوبکر و عمر این بود که  آنان  دروغگو ، گناه‌کار ، حیله‌گر و خیانت‌کار بودند .
صحیح مسلم : ج 5 ص 52 ح 4468.

5 . چرا حضرت علی حتی در ایام خلافت و حکومت خود هیچ‌گاه از شهادت همسر خود توسط عمر یادی نکرد ؟

اولاً: در خطبه 203  نهج البلاغه آمده که علی (علیه السلام) به هنگام دفن حضرت زهرا  (سلام الله علیها) فرمود:
أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَیْلِی فَمُسَهَّدٌ
از این پس اندوه من جاودانه، و شبهایم، شب زنده دارى است، تا آن روز که نزد خدا  بروم .

ثانیاً:  علی (علیه السلام)در دوران حکومتش نزد سلیم بن قیس از شهادت حضرت زهرا یاد کرد و فرمود:
فاطمه (سلام الله علیها) از دنیا رفت در حالى که اثر تازیانه در بازویش مانند بازوبند باقى مانده بود.
کتاب سلیم بن قیس ، ص674 .

ثالثاً:  ابن عباس می‌گوید:علی (علیه السلام) در جنگ صفین از  کتابى که به املای پیامبرو به خط خودش بود برایم خواند که  چگونه حضرت زهرا علیها السّلام شهید مى‏شود
کتاب سلیم بن قیس الهلالی ، ص915 .

6. چرا حضرت علی (علیه السلام) سه تن از فرزندان خویش را به نام‌های ابوبکر ، عمر ، عثمان نامگذاری کرد ؟

اولاً : این نام‌ها آن زمان مرسوم بود،  ابن حجر عسقلانی در الإصابة نام 21 نفر از صحابه را می‌آورد که اسم آن‌ها عمر و 26 نفر عثمان و سه نفر ابوبکر بوده .

ثانیاً :  نام برخی از اصحاب ائمه (علیهم السلام) ، یزید بن حاتم ، یزید بن عبد الملک ، یزید بن عمر بن طلحه و ... . آیا آن‌ها به خاطر علاقه به یزید بن معاویه ، بود؟ .

ثالثاً : ابوبکر که کنیه یکی از فرزندان  علی (علیه السلام) هست ، نام او محمد بوده.
التنبیه والاشراف ص 297، الارشاد ج 1 ص 354 .
و حضرت به خاطر علاقه خود به عثمان بن مظعون ، نام فرزندش را عثمان گذاشت.
مقاتل الطالبیین ، ص 55 و تقریب المعارف ، ص 294.
و عمر بن الخطاب به دلیل  خشونت ذاتی که داشته ، نام فرزند علی (علیه السلام) را همنام خود قرار داد
وکان عمر بن الخطاب سمّى عمر بن علیّ بإسمه .
أنساب الأشراف ج 1 ص 192، تهذیب التهذیب ج 7 ص 427.
هم چنین نام تعدادی از مسلمانان را نیز تغییر ‌داد.
اسدالغابة ج 3 ص 284، طبقات ج 6 ص 76 ، الاصابة ج 5 ص472.

رابعاً : اگر نامگذاری نشانه روابط خوب هست ، چرا خلفاء هیچ کدام از فرزندان خود را  علی  وحسن و حسین (علیه السلام) نامگذاری نکردند.

7. راستی چرا حضرت علی دختر خود به نام ام کلثوم را از همان همسر شهیدش بدنیا آمده بود ، به نکاح قاتل همسر خود درآورد ؟

اولاَ: وقتی علی (علیه السلام)  از دادن دخترش به عمر مخالفت کرد، عمر به  عباس عموی پیامبر گفت اگر علی به من دختر ندهد دو نفر را وادار می کنم که به دروغ شهادت دهند که علی دزدی کرده و دستش را قطع می کنم.
کافی ، ج 5 ، ص 346 .

ثانیاً: هیثمی  از علمای بزرگ اهل سنت نوشته اشت: در برابر اعتراض عقیل به این ازدواج ، علی (علیه السلام) خطاب به عباس  فرمود:
درة عمر أحرجته الی ماتری
خشونت عمر باعث این کاری که می بینی گردید.
مجمع الزوائد ج 4 ص 272، معجم کبیر ج 3ص45.

ثالثاً: علمای اهل سنت نوشته اند:
عمر بن خطاب قبل از ازدواج با ام کلثوم ، ساق پایش را لمس می‌کند و او را در بغل گرفت و بوسید. وام کلثوم از این کار زشت، عصبانی شد و به وی گفت: اگر تو خلیفه نبودی، دماغت را می شکستم، چشمت را کور می کردم
الاصابه، ابن حجر: 8/464 و سیر أعلام النبلاء، ذهبی:3/501. تاریخ بغداد، الخطیب البغدادی، ج 6، ص 180.

اگر این قضیه صحت داشته باشد، باید طرفداران خلیفه پاسخ دهند که آیا درست است که حاکم اسلامی که باید حافظ ناموس ملت باشد، خود با ناموس مردم این چنین کند؟
سبط ابن جوزی از علمای اهل سنت می گوید:
وهذا قبیح والله، ثمّ بإجماع المسلمین لایجوز لمس الأجنبیّة فکیف ینسب عمر إلى هذا ؟
به خدا سوگند این کاری که از عمر نقل می کنند، قبیح است  دست زدن به دختر نامحرم حرام است ...
تذکرة خواص الأمة : 321.

8 . چرا حضرت امام حسن و امام حسین (علیه السلام) مادام العمر از شهادت مادرشان توسط عمر یادی نکردند؟ در هیچ یک از منابع شیعه و سنی در این باره مطلبی وجود ندارد .
اولاً:‌ امام حسن (علیه السلام) در مناظره‌ای که با معاویة و دار ودسته وی داشت ، خطاب به مغیرة بن شعبة فرمود:
تو همان هستى که فاطمه دخت گرامى رسول خدا (ص) را کتک زدى ؛ تا آنجا که خون آلود شد و فرزندی که در رحم داشت سقط کرد.
احتجاج طبرسی ، ج1، ص 278.

ثانیاً: امام حسین(علیه السلام) نقل می کند که  امام علی (علیه السلام) در هنگام دفن فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمود :
بر این مصیبت بزرگ همچون مادرى که  فرزند از دست داده مى‏نالیدم . یا رسول الله ! در محضر خداوند دخترت مخفیانه به خاک سپرده شد، حقّش را به زور گرفتند ، و آشکارا از ارث خود محروم گشت، و حال آن که هنوز از رحلت تو دیرى نپائیده و یاد تو فراموش نگشته است .
الکافی ج 1 ص 458 و الأمالی ، المفید - ص 282 .

ثالثاً: آیا در عصری که عمر بن خطاب به بهانه جلوگیری از گریه بر میت تازه گذشته ، شبانه و بدون اجازه وارد خانه مردم می‌شود و زن‌ها را کتک زده و حجاب از سر آن‌ها بر می‌دارد ، می‌توان مجلس عزاداری برپا کرد؟
المصنف ، عبد الرزاق ج 3 ، ص 557 .

 9 . چرا مردم مدینه در قبال قتل دختر پیامبر ص سکوت کرده و هیچ اقدامی نکردند؟

اولاً: آیا عمل مردم مدینه ملاک حقانیت است یا عمل امیر المؤمنین (علیه السلام) ؟پیامبر اکرم  (صلی الله و علیه و آله وسلم) فقط در حق علی فرموده :
علی مع الحق والحق مع علی
علی با حق و حق با علی است .
 تاریخ بغداد:14/322 ومجمع الزوائد :7/237.

ثانیاً: مگر مردم مدینه نبودند که در برابر کشتن عثمان و تعرض به همسر او عکس العملی از خود نشان ندادند واجازه ندادند جنازه او را در قبرستان مسلمانان دفن کنند و مجبور شدند او را در قبرستان یهود دفن کنند تا  معاویه در زمان حکومتش قبرستان یهود را به قبرستان بقیع متصل ساحت.
تاریخ طبری ج 3 ص 468 و438.

10. چرا شما تا چند سال پیش از جریان شهادت بی خبر و فراموش بودید و الآن بیادتان آمد؟ تقویم‌های پیش 1372 .

اولاً :  جوینی از علمای اهل سنت  و استاد مورد تأیید ذهبی  از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)  قضیه  غصب حق فاطمه زهرا و شکستن پهلوی آن حضرت  وسقط  محسن او  و شهید نمودن آن بزرگوار را نقل می کند.
فرائد السمطین ، ج2 ، ص34 و35 .

ثانیاً :  حضرت علی (ع) به هنگام دفن فاطمه (سلام الله علیها) فرمود:
وَ سَتُنْبِئُکَ ابْنَتُکَ بِتَظَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا .
به زودى دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امّت تو چگونه در ستمکارى بر او اجتماع کردند، از فاطمه علیها السّلام بپرس، و احوال اندوهناک ما را از او خبر گیر، که هنوز روزگارى سپرى نشده، و یاد تو فراموش نگشته است.
نهج البلاغه خطبه 202.

ثالثاً: در بند 8 سخن امام حسن و حسین (علیه السلام) در باره شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) نقل شد.

رابعاً: کلینی از امام کاظم (علیه السلام) نقل می کند که فرمود:
إِنَّ فَاطِمَةَ (علیها السلام ) صِدِّیقَةٌ شَهِیدَةٌ ...
فاطمه صدیقه و شهیده بود.
کافی ج1، ص 458 .

خامساً: در طول تاریخ همه ساله ایام فاطمیه،  شیعیان به مناسبت شهادت حضرت زهرا مراسم عزاداری اقامه می کردند و بعد از انقلاب هم  این مراسم در بیوت مراجع عظام و رهبری اقامه می شود.

سادساً:  امام خمینی (ره) روز 18 اسفند 1360 (13 جمادى الاول 1402.) فرمودند: من هم وفات و شهادت بانوى بزرگ اسلام را بر همه مسلمین و بر شما برادران عزیز ارتشى، سپاهى و بسیج و بر حضرت بقیة اللَّه- ارواحنافداء- تسلیت عرض مى‏کنم.
صحیفه امام/ 16/87.

سابعاً: شهرستانی ، از علمای اهل سنت می‌نویسد :
عمر در روز بیعت به شکم فاطمه ( علیها السلام) ضربه زد که منجر به سقط شدن نوزاد وی از شکمش شد . عمر ، فریاد می زد این خانه را با هر که در آن است به آتش بکشید ؛ و در خانه به جز علی و فاطمه و حسن و حسین کسی نبود » .
الملل والنحل ، شهرستانی ، ص83 .


سابعاً: ابن تیمیه حرانی ، قضیه هجوم به خانه فاطمه را قبول می‌کند ولی با توجه به عنادی که دارد به فکر توجیه آن بر می آید.
منهاج السنة ، ج4 ، ص220 .

 

گروه پاسخ به شبهات مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی  عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

منبع:شیعه نیوز

 





      

 

روزی پیمغمبراکرم(ص)نزدعایشه بود.ناگاه مردی اجازه خواست خدمت حضرت برسد،پیامبر(ص)فرمود:

این مردبدترین فردطایفه است ،حضرت اجازه ورودداد.مردواردشدپیغمبرباکمال خوشرویی پذیرایی نمودوبااومشغول صحبت شد.پس ازپایان صحبت،مردازحضورپیامبربیرون رفت.

عایشه عرض کرد:

یارسول الله هنوزآن مردواردنشده بوداورابه بدی یادکردی لکن پس ازورود باگشاده رویی احترامش نمودی؟

پیامبرفرمود:(ان من شرارعبادالله من تکره مجالسته لفحشه):بدترین مردم کسی است که برای بدزبانی ودشنام گویی اوهمنشینش رابدبدارد.

ومن برای فحش وبدزبانی اواحترامش کردم که به من توهین نکند.

«متاسفانه مادرجامعه افرادی رامی بینیم که کارشان فقط فحش واهانت است ولی کمترکسی رامی بینیم که نسبت به این فساداخلاقی که بطورنامحسوس انسان رادرگرداب گناهان گرفتارمی کند وعاقبت انسان رادرپیشگاه حضرت حق شرمنده ومعصیتکارمی کند.حساسیت نشان بدهدوامربه معروف کند.»(داستانهای بحارالانوار.نوشته محمودناصری-ج 5-داستان هفتم)

 

 





      

ای که سالاری و شخصیت تو حیدری است

آرمانت نبوی صولت تو حیدری است

عصمتت فاطمی و جلوه حسنت حسنی

در شجاعت چو حسین قدرت تو حیدری است

وارث سجده سجاد به محراب نماز

دانشت باقری و حکمت تو حیدری است

مهدیا جعفری اثاری و کاظم کردار

رضوی طلعتی و خلعت تو حیدری است

کرم تو تقوی و ادب تو نقوی

عسگری هینتی و خشیت تو حیدری است

شد اباصالخ و عباس یکی در ابجد

چو عمویت به خدا غیرت تو حیدری است

با تو بیگانه بود هر که ابولفضلی نیست

ای علمدار شرف رایت تو حیدری است

نازنین ناز تو را می کشد اهل ملکوت

حامی عترتی و فطرت تو حیدری است

آنکه می گفت سلونی ز تو تجلیل نمود

سخن از عدل بگو صحبت تو حیدری است

به تماشای جمالت عرفا مشتاقند

عارف باللهی و شوکت تو حیدری است

حال تو احسن حال است جمال تو جمیل

خال تو هاشمی و سیرت تو حیدری است

ای خوش آن روز بگویی مددی یا حیدر

تا بدانند همه نهضت تو حیدری است

مرتضی خانه نشین شد که تو ظاهر بشوی

مگر ای خیمه نشین خلوت تو حیدری است

بستان مزرعه فاطمه را از اشرار

چه غم از کید عدو سطوت تو حیدری است

زیر لوح عظمت سیزده امضاء داری

((آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری ))

استاد کلامی زنجانی

 





      
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >